معنی فارسی auditorial

B2

مربوط به حس شنوایی و نشانه‌ها و احساسات ناشی از آن.

Pertaining to hearing, especially in a context that involves sound.

example
معنی(example):

تجربه شنوایی می‌تواند با بلندگوهای با کیفیت افزایش یابد.

مثال:

The auditorial experience can be enhanced with quality speakers.

معنی(example):

آنها یک محیط شنوایی برای کنسرت طراحی کردند.

مثال:

They designed an auditorial environment for the concert.

معنی فارسی کلمه auditorial

: معنی auditorial به فارسی

مربوط به حس شنوایی و نشانه‌ها و احساسات ناشی از آن.