معنی فارسی augustly
B2به معنای با شکوه و عظمت رفتار کردن یا صحبت کردن.
In a manner that is dignified and majestic.
- ADVERB
example
معنی(example):
ملکه با شکوه از میان تالارها عبور کرد.
مثال:
The queen walked augustly through the halls.
معنی(example):
او با شکوه صحبت کرد، گویی که در حال خطاب به جمعی از نجیب زادگان بود.
مثال:
He spoke augustly, as if he were addressing a crowd of nobles.
معنی فارسی کلمه augustly
:
به معنای با شکوه و عظمت رفتار کردن یا صحبت کردن.