معنی فارسی auncel

B1

آنسل، نوعی شیء یا کالا است که به ندرت پیدا می‌شود.

An item or artifact that is rarely found.

example
معنی(example):

آنسل یک یافته نادر در بازار بود.

مثال:

The auncel was a rare find at the market.

معنی(example):

او به عنوان یک سرگرمی آسنل جمع‌آوری می‌کرد.

مثال:

He collected auncels as a hobby.

معنی فارسی کلمه auncel

: معنی auncel به فارسی

آنسل، نوعی شیء یا کالا است که به ندرت پیدا می‌شود.