معنی فارسی aureation
C1عمل یا حالت درخشان بودن یا پر نور بودن.
The state of being bright or having a luminous quality.
- NOUN
example
معنی(example):
اورئیشن جو در طول مراسم جادویی بود.
مثال:
The aureation of the atmosphere during the ceremony was magical.
معنی(example):
اورئیشن این رویداد تاثیری ماندگار بر تمام شرکتکنندگان گذاشت.
مثال:
The aureation of the event left a lasting impression on all attendees.
معنی فارسی کلمه aureation
:
عمل یا حالت درخشان بودن یا پر نور بودن.
