معنی فارسی aurified
B1طلاکاری شده به معنای آن است که یک جسم یا ماده به طلا پوشش داده شده یا تبدیل شده است.
Made to have the qualities or appearance of gold.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مجسمه طلاکاری شده در زیر نورها درخشان بود.
مثال:
The aurified sculpture shimmered under the lights.
معنی(example):
آنها سطح را طلاکاری کردند تا یک پوشش لوکس ایجاد کنند.
مثال:
They aurified the surface to create a luxurious finish.
معنی فارسی کلمه aurified
:
طلاکاری شده به معنای آن است که یک جسم یا ماده به طلا پوشش داده شده یا تبدیل شده است.