معنی فارسی auscultated
B2گوش دادن به صداهای داخلی بدن انسان، به ویژه با استفاده از ابزار پزشکی مانند گوشی پزشگی.
The act of listening to internal sounds of the body, often using a stethoscope.
- verb
verb
معنی(verb):
To listen (for example to the heart or lungs) by auscultation; to examine by auscultation.
example
معنی(example):
پزشک قلب بیمار را با گوشی پزشگی گوش داد.
مثال:
The doctor auscultated the patient's heart with a stethoscope.
معنی(example):
برای تشخیص مشکل، پرستار آمبولانس به ریه‌ها گوش داد.
مثال:
To diagnose the issue, the paramedic auscultated the lungs.
معنی فارسی کلمه auscultated
:
گوش دادن به صداهای داخلی بدن انسان، به ویژه با استفاده از ابزار پزشکی مانند گوشی پزشگی.
