معنی فارسی autocorrelate

B2

همبستگی خودکار به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن یک متغیر با خود همبستگی می‌شود تا الگوها یا روندها شناسایی شوند.

To correlate a variable with itself over time to identify patterns or trends.

example
معنی(example):

مجموعه داده‌ها نشان داد که قادر به همبستگی خودکار مقادیر خود در طول زمان است.

مثال:

The dataset showed an ability to autocorrelate its values over time.

معنی(example):

دانشمندان معمولاً مشاهدات را برای شناسایی روندها همبسته می‌کنند.

مثال:

Scientists often autocorrelate observations to identify trends.

معنی فارسی کلمه autocorrelate

: معنی autocorrelate به فارسی

همبستگی خودکار به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن یک متغیر با خود همبستگی می‌شود تا الگوها یا روندها شناسایی شوند.