معنی فارسی autocratically

B2

به صورت خودکامه، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن فردی بدون مشورت با دیگران تصمیم گیری می‌کند.

In a manner that indicates absolute power, often without considering others' input.

example
معنی(example):

او به طور خودکامه فرمانروایی کرد و بدون مشورت با دیگران تصمیم گرفت.

مثال:

He ruled autocratically, making decisions without consulting others.

معنی(example):

رهبر به طور خودکامه عمل کرد و نظرات مشاورانش را نادیده گرفت.

مثال:

The leader acted autocratically, disregarding the opinions of his advisors.

معنی فارسی کلمه autocratically

: معنی autocratically به فارسی

به صورت خودکامه، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن فردی بدون مشورت با دیگران تصمیم گیری می‌کند.