معنی فارسی autocratship

B1

وضعیت یا سیستم حکومتی که تحت تسلط یک خودکامگی است.

The position or state of being an autocrat.

example
معنی(example):

خودکامگی او بیش از یک دهه طول کشید.

مثال:

His autocratship lasted for over a decade.

معنی(example):

انتقال از خودکامگی به دموکراسی می‌تواند چالش برانگیز باشد.

مثال:

The transition from autocratship to democracy can be challenging.

معنی فارسی کلمه autocratship

: معنی autocratship به فارسی

وضعیت یا سیستم حکومتی که تحت تسلط یک خودکامگی است.