معنی فارسی autoformation

B1

فرایند یا پدیده‌ای که در آن یک چیز به طور خودکار یا طبیعی شکل می‌گیرد.

The process by which something forms automatically without external influence.

example
معنی(example):

تشکیل خودکار ابرها زمانی رخ می‌دهد که هوای مرطوب بالا می‌رود.

مثال:

The autoformation of clouds happens when humid air rises.

معنی(example):

فرایند خودکار تشکیل ساختار برای تماشا جالب بود.

مثال:

The autoformation process of the structure was fascinating to observe.

معنی فارسی کلمه autoformation

: معنی autoformation به فارسی

فرایند یا پدیده‌ای که در آن یک چیز به طور خودکار یا طبیعی شکل می‌گیرد.