معنی فارسی autogamous
B1ویژگیهایی که مربوط به قابلیت بارورسازی خود هستند.
Describing plants that have the ability to self-fertilize.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاهان خودبارور معمولاً مزایای تولید مثل دارند.
مثال:
Autogamous plants often have reproductive advantages.
معنی(example):
خاصیت خودباروری میتواند به گیاهان کمک کند در محیطهای جدا افتاده زنده بمانند.
مثال:
The trait of being autogamous can help plants survive in isolated environments.
معنی فارسی کلمه autogamous
:
ویژگیهایی که مربوط به قابلیت بارورسازی خود هستند.