معنی فارسی autohemolytic

B1

مرتبط با تجزیه خودبخود سلول‌های قرمز خون، و ممکن است به عوارض بهداشتی منجر شود.

Relating to the self-induced breakdown of red blood cells.

example
معنی(example):

واکنش اتوهملیتیک می‌تواند برای سلامتی خطرناک باشد.

مثال:

The autohemolytic reaction can be dangerous to health.

معنی(example):

پزشکان بیماران را برای مشکلات اتوهملیتیک تحت نظر دارند.

مثال:

Doctors monitor patients for autohemolytic issues.

معنی فارسی کلمه autohemolytic

: معنی autohemolytic به فارسی

مرتبط با تجزیه خودبخود سلول‌های قرمز خون، و ممکن است به عوارض بهداشتی منجر شود.