معنی فارسی autohypnotically
B1به گونهای که فرد به طور خودکار و بدون نیاز به دیگری به حالت هیپنوتیک وارد میشود.
In a manner relating to self-induced hypnosis, often used to describe techniques that promote self-hypnosis.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور اتوهیپنوتیک وارد اتاق شد و فقط بر روی تنفسش تمرکز کرد.
مثال:
She entered the room autohypnotically, focusing solely on her breathing.
معنی(example):
او قبل از ارائه، به طور اتوهیپنوتیکی صحبت کردن را تمرین کرد تا اعصابش آرام شود.
مثال:
He practiced speaking autohypnotically to calm his nerves before the presentation.
معنی فارسی کلمه autohypnotically
:
به گونهای که فرد به طور خودکار و بدون نیاز به دیگری به حالت هیپنوتیک وارد میشود.