معنی فارسی automative

B2

به هر گونه فناوری یا صنعت مرتبط با تولید و عملکرد وسایل نقلیه اطلاق می‌شود.

Relating to the automotive industry or vehicles.

example
معنی(example):

صنعت خودروسازی به سرعت با فن‌آوری‌های جدید در حال تحول است.

مثال:

The automative industry is rapidly evolving with new technologies.

معنی(example):

پیشرفت‌های اتومبیل‌سازی منجر به وسایل نقلیه هوشمندتر شده است.

مثال:

Automative advancements have led to smarter vehicles.

معنی فارسی کلمه automative

: معنی automative به فارسی

به هر گونه فناوری یا صنعت مرتبط با تولید و عملکرد وسایل نقلیه اطلاق می‌شود.