معنی فارسی autometric

B1

سیستم یا دستگاه‌های خودکار که برای اندازه‌گیری یا کنترل پارامترهای مشخص استفاده می‌شوند.

Relating to or characterized by automatic measurement.

example
معنی(example):

دستگاه‌های خودکار به طور دقیق سرعت را اندازه‌گیری می‌کنند.

مثال:

Autometric devices help measure speed accurately.

معنی(example):

سیستم خودکار در خودروهای جدید نصب شد.

مثال:

The autometric system was installed in the new cars.

معنی فارسی کلمه autometric

: معنی autometric به فارسی

سیستم یا دستگاه‌های خودکار که برای اندازه‌گیری یا کنترل پارامترهای مشخص استفاده می‌شوند.