معنی فارسی autophyte
B1گیاهی که قادر به تولید غذای خود از طریق فتوسنتز است.
A plant capable of producing its own food using sunlight.
- NOUN
example
معنی(example):
یک اتوفیت گیاهی است که می‌تواند غذای خود را از طریق فتوسنتز تولید کند.
مثال:
An autophyte is a plant that can produce its own food through photosynthesis.
معنی(example):
بسیاری از اتوفیت‌ها برای حفظ تعادل اکوسیستم ضروری هستند.
مثال:
Many autophytes are crucial for maintaining ecosystem balance.
معنی فارسی کلمه autophyte
:
گیاهی که قادر به تولید غذای خود از طریق فتوسنتز است.
