معنی فارسی autopolyploid
B2موجودی که کروموزومهای یکسان را به صورت چندگانه دارد و معمولاً شامل گیاهانی است که ویژگیهای خاصی از جمله بزرگتر بودن را نشان میدهند.
An organism with multiple identical sets of chromosomes, often leading to certain advantages in size and growth.
- NOUN
example
معنی(example):
یک موجود اتوپلیپلوئید مجموعههای متعددی از همان کروموزومها دارد.
مثال:
An autopolyploid organism has multiple sets of the same chromosomes.
معنی(example):
گیاهان اتوپلیپلوئید میتوانند اندازه و قدرت بیشتری نشان دهند.
مثال:
Autopolyploid plants can exhibit increased size and vigor.
معنی فارسی کلمه autopolyploid
:
موجودی که کروموزومهای یکسان را به صورت چندگانه دارد و معمولاً شامل گیاهانی است که ویژگیهای خاصی از جمله بزرگتر بودن را نشان میدهند.