معنی فارسی autosaving

B1

فرایند ذخیره‌سازی اطلاعات به طور خودکار و مداوم.

The act of saving data automatically and frequently.

verb
معنی(verb):

To save (data) automatically.

example
معنی(example):

ذخیره‌سازی خودکار می‌تواند بازیابی از یک کرش را آسان‌تر کند.

مثال:

Autosaving can make it easier to recover from a crash.

معنی(example):

نرم‌افزار هر دقیقه به صورت خودکار ذخیره می‌کند.

مثال:

The software is autosaving every minute.

معنی فارسی کلمه autosaving

: معنی autosaving به فارسی

فرایند ذخیره‌سازی اطلاعات به طور خودکار و مداوم.