معنی فارسی autosuggestible
B1تقریباً به معنی قابل پیشنهاد است و به افراد اشاره دارد که به راحتی تحت تاثیر پیشنهادات قرار میگیرند.
Describes individuals who are easily influenced by suggestions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی افراد از سایرین بیشتر به پیشنهادات خودکار حساس هستند.
مثال:
Some individuals are more autosuggestible than others.
معنی(example):
طبیعت پیشنهادپذیر او، او را به کاندیدای ایدهآل برای این مطالعه تبدیل کرد.
مثال:
Her autosuggestible nature made her an ideal candidate for the study.
معنی فارسی کلمه autosuggestible
:
تقریباً به معنی قابل پیشنهاد است و به افراد اشاره دارد که به راحتی تحت تاثیر پیشنهادات قرار میگیرند.