معنی فارسی autotoxicity
B2خودسمی، وضعیت یا کیفیت آسیب رساندن به خود به واسطه تولید مواد سمی توسط یک موجود یا گیاه.
The state or quality of being toxic to oneself, usually in relation to plant species and their interactions.
- NOUN
example
معنی(example):
خودسمی بر بسیاری از گونهها تأثیر میگذارد و بقا آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
مثال:
Autotoxicity affects many species, impacting their survival.
معنی(example):
پژوهشگران در حال بررسی خودسمی گیاهان مختلف هستند.
مثال:
Researchers are investigating the autototoxicity of different crops.
معنی فارسی کلمه autotoxicity
:
خودسمی، وضعیت یا کیفیت آسیب رساندن به خود به واسطه تولید مواد سمی توسط یک موجود یا گیاه.