معنی فارسی auxiliarly
B1به مانند آویزل یا کمکی، اشاره به پشتیبانی و همکاری با تیم یا فردی دیگر دارد.
In a manner that provides supplementary support.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت کمکی برای پشتیبانی از تیم اصلی کار میکند.
مثال:
She works auxiliarly to support the main team.
معنی(example):
خدمات کمکی برای افرادی که به آن نیاز دارند در دسترس است.
مثال:
Auxiliary services are available for those in need.
معنی فارسی کلمه auxiliarly
:
به مانند آویزل یا کمکی، اشاره به پشتیبانی و همکاری با تیم یا فردی دیگر دارد.