معنی فارسی auxinically
B1به معنای ارتباط با یا تأثیرگذاری بر هورمونهای آکسینیک در گیاهان.
In a manner relating to or influenced by auxins.
- ADVERB
example
معنی(example):
گیاهان به محرکهای خاص بهطور آکسینیکی پاسخ میدهند.
مثال:
Plants respond auxinically to certain stimuli.
معنی(example):
رشد بهطور آکسینیکی از طریق درمان تغییر کرد.
مثال:
The growth was altered auxinically through treatment.
معنی فارسی کلمه auxinically
:
به معنای ارتباط با یا تأثیرگذاری بر هورمونهای آکسینیک در گیاهان.