معنی فارسی availably
B1به صورت در دسترس، به معنای فراهم کردن در زمانی خاص یا موقعیت.
In a manner that is available.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور در دسترس بر روی پروژه کار میکند.
مثال:
She is availably working on the project.
معنی(example):
خدمات به صورت در دسترس در هر زمانی ارائه میشود.
مثال:
The services are availably provided at any time.
معنی فارسی کلمه availably
:
به صورت در دسترس، به معنای فراهم کردن در زمانی خاص یا موقعیت.