معنی فارسی avantgarde
C1آوانگارد به جنبشهایی در هنر، ادبیات و موسیقی اشاره دارد که نوآوری و چالش سنتها را هدف قرار میدهند.
A cultural movement that represents innovative and experimental ideas, especially in the arts.
- NOUN
example
معنی(example):
جنبش آوانگارد نحوه تفکر ما درباره هنر را تغییر داد.
مثال:
The avantgarde movement changed the way we think about art.
معنی(example):
او از موسیقی آوانگارد لذت میبرد که فرمهای سنتی را به چالش میکشد.
مثال:
He enjoys avantgarde music that challenges traditional forms.
معنی فارسی کلمه avantgarde
:
آوانگارد به جنبشهایی در هنر، ادبیات و موسیقی اشاره دارد که نوآوری و چالش سنتها را هدف قرار میدهند.