معنی فارسی avellano

B1

درختی از خانواده فندق که در مناطق مدیترانه‌ای رشد می‌کند.

A tree from the hazelnut family that grows in Mediterranean regions.

example
معنی(example):

درخت آولانو در باغ‌های مدیترانه‌ای محبوب است.

مثال:

The avellano tree is popular in Mediterranean gardens.

معنی(example):

من یک آولانو برای شاخ و برگ زیبا آن کاشتم.

مثال:

I planted an avellano for its beautiful foliage.

معنی فارسی کلمه avellano

: معنی avellano به فارسی

درختی از خانواده فندق که در مناطق مدیترانه‌ای رشد می‌کند.