معنی فارسی avengement

B1

انتقام به معنای عمل گرفتن انتقام یا پاسخ دادن به ظلم است.

The act of taking revenge; retribution.

example
معنی(example):

انتقام از ظلم‌ها سال‌ها به تعویق افتاده بود.

مثال:

The avengement of the injustice was long overdue.

معنی(example):

او در پی انتقام برای آسیبی که به دوستش وارد شده بود، بود.

مثال:

He sought avengement for the harm caused to his friend.

معنی فارسی کلمه avengement

: معنی avengement به فارسی

انتقام به معنای عمل گرفتن انتقام یا پاسخ دادن به ظلم است.