معنی فارسی aveniform

B2

آون شکل، اصطلاحی برای توصیف ویژگی‌های ظاهری مشابه با برگ‌های گیاه جو.

Resembling the shape of oats, particularly in reference to leaves.

example
معنی(example):

این گیاه دارای برگ‌های آون شکل است که شبیه به جو هستند.

مثال:

The plant has aveniform leaves that resemble oats.

معنی(example):

دانشمند در تحقیق خود ساختار را به‌عنوان آون شکل توصیف کرد.

مثال:

The scientist described the structure as aveniform in his research.

معنی فارسی کلمه aveniform

: معنی aveniform به فارسی

آون شکل، اصطلاحی برای توصیف ویژگی‌های ظاهری مشابه با برگ‌های گیاه جو.