معنی فارسی aviating
B2عمل پرواز کردن و کنترل یک هواپیما را پرواز کردن میگویند.
The act of flying an airplane.
- verb
verb
معنی(verb):
To operate an aircraft.
example
معنی(example):
پرواز کردن نیاز به مهارت و آموزش زیاد دارد.
مثال:
Aviating requires a lot of skill and training.
معنی(example):
او از آزادی پرواز کردن در ارتفاعات بالای کوهها لذت میبرد.
مثال:
She enjoys the freedom of aviating high above the mountains.
معنی فارسی کلمه aviating
:
عمل پرواز کردن و کنترل یک هواپیما را پرواز کردن میگویند.