معنی فارسی avicennia

B1

یک جنس از درختان و درختچه‌ها که معمولاً در مناطق باتلاقی و نزدیک به آب‌های شور رشد می‌کنند.

A genus of mangrove trees commonly found in coastal areas.

example
معنی(example):

درختان آویسنیایی در مناطق ساحلی رونق می‌گیرند.

مثال:

Avicennia trees thrive in coastal areas.

معنی(example):

محیط‌بان گونه‌های آویسنیایی را برای حفظ محیط زیست بررسی کرد.

مثال:

The ecologist studied the avicennia species for conservation.

معنی فارسی کلمه avicennia

: معنی avicennia به فارسی

یک جنس از درختان و درختچه‌ها که معمولاً در مناطق باتلاقی و نزدیک به آب‌های شور رشد می‌کنند.