معنی فارسی avifaunally

B1

به نحو مربوط به ویژگی‌ها و تنوع پرنده‌ها در یک منطقه گفته می‌شود.

In a manner relating to the avifauna of a region.

example
معنی(example):

این منطقه از نظر پرنده‌شناسی غنی است و بسیاری از تماشاگران پرندگان را جذب می‌کند.

مثال:

The area is avifaunally rich, attracting many bird watchers.

معنی(example):

مطالعات زیستگاه‌های مهم پرنده‌شناسی را برای تلاش‌های حفاظتی در نظر می‌گیرند.

مثال:

Studies consider avifaunally significant habitats for conservation efforts.

معنی فارسی کلمه avifaunally

: معنی avifaunally به فارسی

به نحو مربوط به ویژگی‌ها و تنوع پرنده‌ها در یک منطقه گفته می‌شود.