معنی فارسی avirulence
B1خصوصیتی از میکروارگانیسمها که نشاندهنده عدم توانایی آنها در ایجاد بیماری است.
The quality of being non-virulent or harmless.
- NOUN
example
معنی(example):
غیر بیماریزا بودن باکتری آن را بیضرر میکند.
مثال:
The avirulence of the bacteria makes it harmless.
معنی(example):
تحقیقات او بر عوامل غیر بیماریزا تمرکز داشت.
مثال:
Her research focused on avirulence factors.
معنی فارسی کلمه avirulence
:
خصوصیتی از میکروارگانیسمها که نشاندهنده عدم توانایی آنها در ایجاد بیماری است.