معنی فارسی avolitional
B2بدون اراده، رفتار و عملی که بدون خواسته یا تصمیم عمدی باشد.
Characterizing behavior that is unintentional or not driven by will.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرش بدون اراده او باعث شد که بدون هدف در زندگی پیش برود.
مثال:
His avolitional attitude led him to drift through life without goals.
معنی(example):
طبیعت بدون ارادهی اعمال او باعث شد که پیشبینیناپذیر باشند.
مثال:
The avolitional nature of her actions made them unpredictable.
معنی فارسی کلمه avolitional
:
بدون اراده، رفتار و عملی که بدون خواسته یا تصمیم عمدی باشد.