معنی فارسی avowal
B1ابراز، بیان یا اعلام یک نظریه یا احساس به شکل علنی.
A declaration or statement affirming a fact or belief.
- NOUN
example
معنی(example):
او ابراز احساساتش را برای او کرد.
مثال:
He made an avowal of his feelings for her.
معنی(example):
ابراز حمایت او غیرمنتظره بود.
مثال:
Her avowal of support was unexpected.
معنی فارسی کلمه avowal
:
ابراز، بیان یا اعلام یک نظریه یا احساس به شکل علنی.