معنی فارسی awan
B1حسی از طراوت یا نوید معانی جدید.
A feeling of freshness or the promise of new meanings.
- OTHER
example
معنی(example):
او زمانی که به جمع وارد شد احساس 'awan' به او دست داد.
مثال:
He felt a wave of 'awan' wash over him when he entered the crowd.
معنی(example):
آن لحظه حس 'awan' داشت، گویی زمان متوقف شده بود.
مثال:
The moment felt 'awan', as if time had stopped.
معنی فارسی کلمه awan
:
حسی از طراوت یا نوید معانی جدید.
