معنی فارسی awg a whale of a
B2چیزی که بسیار بزرگ، مهم یا جذاب است، معمولاً برای توصیف یک تجربه یا رویداد به کار میرود.
Used to describe something very large, significant, or enjoyable, often relating to an experience or event.
- IDIOM
example
معنی(example):
آن مهمانی واقعاً یک وقت عالی بود.
مثال:
That party was a whale of a time.
معنی(example):
او داستان فوقالعادهای درباره تعطیلاتش داشت.
مثال:
She had a whale of a story to tell about her vacation.
معنی فارسی کلمه awg a whale of a
:
چیزی که بسیار بزرگ، مهم یا جذاب است، معمولاً برای توصیف یک تجربه یا رویداد به کار میرود.