معنی فارسی ax.
A1تبر، ابزاری با یک لبهی تیز برای بریدن چوب یا درختان.
A tool used for chopping, splitting, chipping, or piercing wood.
- NOUN
example
معنی(example):
او از یک تبر برای بریدن چوب برای شومینه استفاده کرد.
مثال:
She used an ax to chop wood for the fireplace.
معنی(example):
تبر میتواند ابزار بسیار مفیدی در جنگلداری باشد.
مثال:
An ax can be a very useful tool in forestry.
معنی فارسی کلمه ax.
:
تبر، ابزاری با یک لبهی تیز برای بریدن چوب یا درختان.