معنی فارسی axially

B1

axially به چگونگی عمل نیروها یا حرکات در راستای محور اشاره دارد.

In a manner that pertains to or is aligned with an axis.

example
معنی(example):

نیروها به‌صورت axially بر روی تیر عمل کردند.

مثال:

The forces acted axially on the beam.

معنی(example):

دنده‌ها به‌صورت axially می‌چرخند تا عملکرد نرم‌تری داشته باشند.

مثال:

The gears rotate axially for smoother operation.

معنی فارسی کلمه axially

: معنی axially به فارسی

axially به چگونگی عمل نیروها یا حرکات در راستای محور اشاره دارد.