معنی فارسی axiologically
C1بهصورت اکسیاولوژیک به بررسی نیکوکاری و ارزشی بودن موضوعات پرداخته میشود.
In a manner related to the study of values.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مشکل بهطور اکسیاولوژیک نزدیک شد و به ارزشهای زیرساختی آن پرسش کرد.
مثال:
He approached the problem axiologically, questioning the underlying values.
معنی(example):
از منظر اکسیاولوژیک، تمام تصمیمات منعکسکننده ارزشهای شخصی یا فرهنگی هستند.
مثال:
Axiologically speaking, all decisions reflect personal or cultural values.
معنی فارسی کلمه axiologically
:
بهصورت اکسیاولوژیک به بررسی نیکوکاری و ارزشی بودن موضوعات پرداخته میشود.