معنی فارسی axiomatically
B2به طور مسلم، به صورت قاعدهمند و بدون شک.
In a manner that is based on or accepted as a self-evident truth.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور مسلم فرض کرد که همه با او موافق هستند.
مثال:
He axiomatically assumed that everyone agreed with him.
معنی(example):
قوانین به طور مسلم توسط دانش آموزان پذیرفته شد.
مثال:
The rules were accepted axiomatically by the students.
معنی فارسی کلمه axiomatically
:
به طور مسلم، به صورت قاعدهمند و بدون شک.