معنی فارسی ayuntamiento

B1

شهرداری، نهادی محلی که مسئول مدیریت امور شهری است.

A local government office that oversees city administration and community services.

example
معنی(example):

شهرداری رویدادهای محلی را سازماندهی می‌کند.

مثال:

The ayuntamiento organizes local events.

معنی(example):

او به شهرداری رفت تا کسب‌وکارش را ثبت کند.

مثال:

She went to the ayuntamiento to register her business.

معنی فارسی کلمه ayuntamiento

: معنی ayuntamiento به فارسی

شهرداری، نهادی محلی که مسئول مدیریت امور شهری است.