معنی فارسی azofy

B1

آزو کردن، فرآیند تغییر یک ماده به شیوه ای خاص که اثرات شیمیایی آن تغییر یابد.

To convert a compound into an azo compound, usually involving the introduction of a nitrogen double bond.

example
معنی(example):

ما نیاز داریم که راه حل را آزو فی کنیم تا موثرتر شود.

مثال:

We need to azofy the solution to make it more effective.

معنی(example):

برای آزو فی کردن ترکیب، یک معرف خاص اضافه کردیم.

مثال:

To azofy the compound, we added a specific reagent.

معنی فارسی کلمه azofy

: معنی azofy به فارسی

آزو کردن، فرآیند تغییر یک ماده به شیوه ای خاص که اثرات شیمیایی آن تغییر یابد.