معنی فارسی azoted

B1

ازوتد، اشاره به وضعیتی دارد که در آن سطح ازت در خون افزایش می‌یابد.

Referring to a condition where there is an excess of nitrogenous waste in the blood.

example
معنی(example):

بیمار به دلیل نارسایی کلیه از ازوتد شده بود.

مثال:

The patient was azoted due to kidney failure.

معنی(example):

افراد ازوتد شده نیاز به نظارت دقیق بر رژیم غذایی خود دارند.

مثال:

Azoted individuals require careful monitoring of their diet.

معنی فارسی کلمه azoted

: معنی azoted به فارسی

ازوتد، اشاره به وضعیتی دارد که در آن سطح ازت در خون افزایش می‌یابد.