معنی فارسی bab
A2باب، اصطلاح محبتآمیز که گاهی به معنای پدر یا دوست نزدیک به کار میرود.
An affectionate term often used for a father or close friend.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Baby
معنی(noun):
A bait for eels, consisting of a bundle of live worms.
verb
معنی(verb):
To fish for eels using a bab.
example
معنی(example):
باب معمولاً به عنوان یک اصطلاح محبتآمیز استفاده میشود.
مثال:
A bab is often used as a term of endearment.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، اصطلاح 'باب' به یک پدر اشاره دارد.
مثال:
In some cultures, the term 'bab' refers to a father.
معنی فارسی کلمه bab
:
باب، اصطلاح محبتآمیز که گاهی به معنای پدر یا دوست نزدیک به کار میرود.