معنی فارسی baby blues
B2احساس غم یا افسردگی که ممکن است پس از زایمان ایجاد شود و به طور معمول موقتی است.
A temporary period of sadness or feelings of inadequacy that some mothers may experience after childbirth.
- noun
noun
معنی(noun):
Blue eyes.
example
معنی(example):
او بعد از زایمان احساس افسردگی مختصری داشت.
مثال:
She experienced the baby blues after giving birth.
معنی(example):
بسیاری از مادران جدید در چند هفته اول پس از زایمان اضطراب و افسردگی مختصری را تجربه میکنند.
مثال:
Many new mothers go through baby blues during the first weeks postpartum.
معنی فارسی کلمه baby blues
:
احساس غم یا افسردگی که ممکن است پس از زایمان ایجاد شود و به طور معمول موقتی است.