معنی فارسی baby stays
B1حالت و شرایطی که نوزاد در آنجا قرار دارد و معمولاً به معنای ماندن در مکان مشخص اشاره دارد.
The state of remaining in a particular place, often in reference to the well-being of a baby.
- VERB
example
معنی(example):
نوزاد وقتی مادرش نزدیک است آرام میماند.
مثال:
The baby stays calm when his mother is near.
معنی(example):
او مطمئن میشود که نوزاد در حین پخت و پز ایمن بماند.
مثال:
She ensures the baby stays safe while she cooks.
معنی فارسی کلمه baby stays
:
حالت و شرایطی که نوزاد در آنجا قرار دارد و معمولاً به معنای ماندن در مکان مشخص اشاره دارد.