معنی فارسی baby-moons

B1

مسافرت کوتاهی که زوج‌ها قبل از به دنیا آمدن فرزندشان به آن می‌روند.

A vacation taken by a couple who are expecting a baby, often before the baby is born.

example
معنی(example):

بسیاری از زوج‌ها قبل از به دنیا آمدن کودک خود، به مسافرت بارداری می‌روند.

مثال:

Many couples take baby-moons before their child arrives.

معنی(example):

مسافرت بارداری یک تعطیلات ویژه برای والدین آینده‌نگر است.

مثال:

A baby-moon is a special vacation for expectant parents.

معنی فارسی کلمه baby-moons

: معنی baby-moons به فارسی

مسافرت کوتاهی که زوج‌ها قبل از به دنیا آمدن فرزندشان به آن می‌روند.