معنی فارسی babydoll
A2نوعی عروسک که شبیه به نوزادان است و معمولاً برای بازی بچهها استفاده میشود.
A type of doll that looks like a baby, often used for children's play.
- noun
noun
معنی(noun):
A child's doll designed to look like a baby.
معنی(noun):
A young attractive woman; sweetheart, darling.
معنی(noun):
A style of women's nightdress.
example
معنی(example):
عروسک بچهدول یکی از اسباببازیهای مورد علاقهاش است.
مثال:
The babydoll is one of her favorite toys.
معنی(example):
او برای تولدش یک عروسک بچهدول زیبا به او هدیه داد.
مثال:
He gifted her a beautiful babydoll for her birthday.
معنی فارسی کلمه babydoll
:
نوعی عروسک که شبیه به نوزادان است و معمولاً برای بازی بچهها استفاده میشود.