معنی فارسی babyhouse

B1

محلی که برای نگهداری و مراقبت از نوزادان طراحی شده است، شامل امکانات مناسب برای بازی و استراحت.

A facility designed for the care and supervision of infants, equipped with appropriate play and rest areas.

example
معنی(example):

خانه‌ی نوزاد پر از اسباب‌بازی‌ها و مبلمان نرم بود.

مثال:

The babyhouse was filled with toys and soft furniture.

معنی(example):

در خانه‌ی نوزاد، بچه‌ها با شادی بازی می‌کردند.

مثال:

In the babyhouse, the children played happily.

معنی فارسی کلمه babyhouse

: معنی babyhouse به فارسی

محلی که برای نگهداری و مراقبت از نوزادان طراحی شده است، شامل امکانات مناسب برای بازی و استراحت.