معنی فارسی babylonish
C1بابلمانند، به ویژگیها یا سبکهای مرتبط با بابل اشاره دارد.
Resembling or characteristic of Babylon.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اشیاء به دلیل نگارشهای باستانیشان به عنوان بابلمانند توصیف شدند.
مثال:
The artifacts were described as babylonish due to their ancient inscriptions.
معنی(example):
داستانهای او اغلب عناصری از بابل را در بر داشتند.
مثال:
Her tales often contained babylonish elements.
معنی فارسی کلمه babylonish
:
بابلمانند، به ویژگیها یا سبکهای مرتبط با بابل اشاره دارد.