معنی فارسی babys-4
B1پرستار بچه، شخصی که به طور موقت از کودکان مراقبت میکند، معمولاً در غیاب والدین.
A person who is hired to care for children, typically for a short period when the parents are absent.
- NOUN
example
معنی(example):
پرستار بچه رسید تا از بچهها مراقبت کند.
مثال:
The babysitter arrived to take care of the children.
معنی(example):
من برای آخر هفته یک پرستار بچه استخدام کردم.
مثال:
I hired a babysitter for the weekend.
معنی فارسی کلمه babys-4
:
پرستار بچه، شخصی که به طور موقت از کودکان مراقبت میکند، معمولاً در غیاب والدین.